چند نفر به امامت منصوب شدهاند؟
٩. آیا پیغمبر (ص) به فرمان خدا کسی را به مقام ولایت و رهبری نظام و امامت و خلافت بعد از خودش تعیین فرمود؟
پاسخ: تمام این چند پرسش و پاسخی که به آنها داده شده، بر اساس نصب و تعیین پیغمبر است، که با آن نظام امامت به امّت اعلام شده است. بدیهی است علاوهبر دلایل بسیاری که در لزوم این نصب و تعیین است که مثل علاّمه حلّی، آن دلایل را در «الالفین» به دو هزار دلیل رسانده است[١]، کمال دین اسلام و تمامبودن آن اقتضا دارد که چنین نقض بزرگ و حساسی در آن نباشد و ممکن نیست دینی که تمام مسائل مورد نیاز بشر، حتی امور بسیار جزئی را شامل است و از بیان آن کوتاهی نکرده است، در چنین مسئله مهمی که کمال دخالت را در جلورفتن و گسترش و تداوم انقلاب اسلام دارد، سکوت کرده و با بیاعتنایی از آن بگذرد.
لذا به شهادت تواریخ معتبر و احادیث متواتر، از آغاز بعثت پیغمبر (ص) این موضوع مطرح شد و مکرر پیغمبر فرمان خدا را در این مورد به مردم رسانید و خلافت و وصایت و ولایت علی(ع) را درضمن بیانات مکرر و در مناسبتهای بسیار ابلاغ کرد، و بالاخره هم در حجةالوداع برای اینکه مطلب کاملاً مستحکم بماند و کسی نتواند بگوید: «پیغمبر در پایان عمرش بر این امر تأکید نداشت وگرنه مناسب بود ابلاغ و اعلانهای سابق را تأیید و در محضر خاصوعام و مجلس رسمی آن را تجدید فرماید»، برای این و برای جهات دیگر که عمده نزول آیه:
﴿یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنزِلَ إِلَیكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ﴾؛[٢]
«ای رسول آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر چنین نکنی رسالت او را تبلیغ نکردهای، و خداوند تو را از مردم محفوظ میدارد».
و امتثال فرمان بسیار بسیار مؤکدی است که در این آیه است، در غدیر خم در حضور جماعتی که بر حسب بعضی تواریخ از نود هزار نفر کمتر نبودند، فرمان خدا را ابلاغ و علی (ع) را به خلافت بلافصل خود برگزید، چنانکه امامت سایر امامان را نیز اعلام فرمود، و در مرض موت هم بر حسب معتبرترین روایان اهل سنّت، مثل «صحیح بخاری» در موارد متعدد در مقام برآمد که آن را در این مواقع مناسب نیز کتباً و به صورت یک وصیت تاریخی به امّت ابلاغ کند که با مخالفت عمر و گروه او و بیادبی و جسارتشان به مقام والای نبوّت روبهرو شد و بالاخره بهجای اینکه در این موقع این فرمان شکوهمند و پرمحتوا را بپذیرند، و از اینکه پیغمبر آخرین وصیت خود را کتباً بفرماید استقبال کنند، مانع شدند و پیامبر خدا را آزردهخاطر ساختند.
این بود که بر حسب روایات اهل سنّت، ابنعباس که او را حِبر امّت مینامیدند، هر وقت به یاد آن روز میافتاد، بهشدّت میگریست و میگفت: مصیبت، تمام مصیبت، آن روز بود که نگذاشتند پیغمبر وصیت نماید.[٣]
یکی از مسائلی که پیرامون آن بحث و بررسی بسیار شده و حق در آن ظاهر و آشکار است، همین مسئله است که بر شمردن کتابهایی که در این موضوع از قرنهای اوّل تا حال نوشته شده، کار دشواری است، کتابهایی که برخی از آنها از ده جلد و بیست جلد و سی جلد هم متجاوز است.
١٠. پیغمبر (ص) بر حسب مأموریت الهی چه کَسی و چند نفر را به امامت منصوب فرمود؟
پاسخ: با علم به اینکه پیغمبر اکرم (ص) وصی و خلیفه و امام و ولیّ امر بعد از خود را معین فرموده است تا تحت رهبری او، انقلاب و رسالت اسلام امتداد یابد، و باتوجّه به اینکه برای احدی دعوای تعیین و نصب الهی به خلافت غیر از امیرالمؤمنین و سایر ائمّه عترت و اهلبیت رسالت (ع) نشده است، ثابت میشود که خلیفه و جانشین و رهبر انقلاب اسلام و معلم اوّل و اول معلم و استاد یگانه این مکتب بعد از حضرت رسول اعظم (ص)، علی (ع) و پس از آن سایر ائمه (ع) میباشند.
آیات کثیره قرآن مجید که بر ولایت و فضایل علی (ع) تفسیر شده و احادیث و نصوص متواتر مثل حدیث غدیر، حدیث ثقلین، حدیث امان، احادیث سفینه و یومالدار و صدها و بلکه هزارها حدیث معتبر دیگر، بر این مطلب صراحت دارند، که هرکس بخواهد در حدودی بر کثرت این احادیث و استحکام ارکان نظام امامت – چنانکه شیعه معتقد است – مطّلع شود، میتواند به کتابهایی مثل دوره عبقاتالانوار، الغدیر، دلائلالصدق، إحقاقالحقّ و بحارالانوار مراجعه نماید.
و امّا اینکه چند نفر به امامت منصوب و معرفی شدهاند، علاوهبرآنکه در طی همان احادیث بسیاری که در ارتباط با خلافت و امامت علی (ع) وارد است، این موضوع، یعنی عدد ائمه(ع) بر عدد آنها دلالت دارد که برای اینکه کثرت احادیث از طریق اهل سنّت معلوم شود، کافی است بگوییم تنها در مسند احمد[٤] سی و چهار حدیث از جابر بن سمره و در صحیح مسلم[٥] هشت حدیث روایت شده است که با کمال صراحت دلالت دارند بر اینکه عدد ائمه و خلفای پیغمبر (ص) دوازده نفر است.[٦] بنابراین، شخص مؤمن به پیغمبر (ص) نمیتواند عدد ائمه و خلفا را بیشتر یا کمتر از آن بگوید و اینجاست که برادران اهلسنّت اگر منصفانه بیندیشند، راهی جز قبول مذهب شیعه که موافق این احادیث است، و این احادیث جز بر آن قابل انطباق نیست، نخواهند یافت.
١١. آیا غیر از علی (ع) نام و نسب سایر ائمّه اثناعشر (ع) اعلام و معرفی شدهاند؟
پاسخ: همه به اسم و شخص معرفی شدهاند، هم در روایات و احادیثی که نام و نشانیهای همه را فرمودهاند، و هم در روایاتی که بالخصوص به امامت بعضی از آنها مثل امام حسن و امام حسین (ع) تصریح شده است و هم بهوسیله تعریف و تنصیص امام قبل بر امام بعد، به طوری که این روایات بسیار، باتوجّهبه روایاتی که دلالت بر عدد ائمه (ع) دارد، جای هیچ گونه شک و تردیدی را در اینکه این دوازده نفر منصوص و تعیین شدهاند، باقی نمیگذارد و هیچکس برای آن احادیث که فقط دلالت بر عدد دارد، تفسیر و توجیه صحیحی غیر از این احادیثی که آنها را به شخص و اسم میشناسانند، نخواهد یافت.
لذا جمعی از علمای معروف اهل سنّت نیز امامت این دوازده نفر را قبول کرده و به آن معترف شدهاند؛ چون دیدهاند نه میتوانند این احادیث را رد کنند؛ زیرا رد آنها ردّ قبول پیغمبر است، و نه میتوانند به غیر از ائمه اثناعشر (ع) که شیعه به امامت آنها معتقدند، به افراد دیگر تطبیق و تفسیر نمایند.
برای نمونه: به یک حدیثی از احادیثی که یکی از حفّاظ و علمای نامدار از اهل سنّت در اربعین خود، از حضرت رسول (ص) روایت کرده و متضمّن نام تمام ائمه اثناعشر (ع) از امیرالمؤمنین علی (ع) تا حضرت مهدی (عج) است، اشاره میشود. علاقهمندان میتوانند متن حدیث را در نسخه خطی معتبر این کتاب که موجود است و در کتابهایی که از آن نقل کردهاند، مثل کشفالاستار محدث نوری و منتخبالاثر[٧] تألیف نویسنده این رساله و مقدّمه مقتضبالاثر جوهری به قلم اینجانب رجوع فرمایند.
روایتکننده این حدیث، علاّمه و حافظ اهلسنّت، ابوالفتح محمّد بن احمد بن ابیالفوارس (متولد شوال ۳۳۸ و متوفای ذیالقعده ۴۱۲) میباشد. وی به حفظ و امانت مشهور و به صلاح توصیف و توثیق شده و در طلب حدیث مسافرتها کرده و نزد شیوخ بسیار تلمّذ نموده و شاگردان بسیار داشته و کتابها و آثار متعدد از خود به یادگار گذارده و در «جامع رصافه» مجلس درس و املای حدیث داشته است؛ و از جمله کتابهای او، کتاب اربعینی است در فضایل امیرالمؤمنین (ع) که در مقدّمه آن در تأیید عقیده شافعی که مراد از «اربعین حدیث» در حدیث مشهور: «مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِی أَرْبَعِینَ حَدِیثاً»[٨] چهل حدیث در فضایل امیرالمؤمنین (ع) است، خواب عجیبی از احمد بن حنبل (امام حنابله)، نقل کرده است.
این شخص نامدار (حافظ ابن ابیالفوارس) چهارمین حدیثی را که در این کتاب اربعین، با سند از شیوخ خود روایت کرده است، حدیثی است که متضمّن اسامی ائمّه اثناعشر از علی (ع) تا حضرت مهدی (عج) است.[٩]
بعضی دیگر از اهلسنّت نیز مثل قندوزی[١٠] و خوارزمی[١١] روایات دیگر در رابطه با همین موضوع روایت کردهاند.
خودآزمایی
١- مواردی را نام ببرید که پیغمبر(ص) موضوع جانشینی و امامت حضرت علی(ع) را مطرح کردند؟
٢- به چه دلیل جمعی از علمای معروف اهل سنّت نیز امامت این دوازده نفر را قبول کرده و به آن معترف شدهاند؟
٣- آیا غیر از حضرت علی(ع) نام و نسب سایر ائمّه اثناعشر(ع) اعلام و معرفی شدهاند؟
پینوشتها
١. ر.ک: علامه حلی، الالفین.
٢. مائده، ۶۷.
٣. بخاری، صحیح، ج ۵، ص ۱۳۷ – ۱۳۸؛ ج ۷، ص ۹؛ ج ۸، ص ۱۶۱.
٤. احمد بن حنبل، مسند، ج ۵، ص ۸۵ – ۱۰۸ (حدیث جابربن سمره).
٥. مسلم نیشابوری، صحیح، ج ۶، ص ۳-۴.
٦. بعضی از علمای اهلسنّت پیرامون این احادیث بهخصوص کتاب نوشتهاند، مثل محمّد معین سندی که کتابی دارد به نام: مواهب سیّدالبشر فی حدیث الائمة الاثنیعشر.
٧. صافی گلپایگانی، منتخبالاثر، ج ۱، ص ۲۰۴.
٨. مفید، الاختصاص، ص ۶۱.
٩. ابن ابیالفوارس، الاربعین، ج ۴؛ محدث نوری، کشفالاستار، ص ۲۷ – ۲۹.
١٠. قندوزی، ینابیعالموده، ج ۳، ص ۲۸۹ – ۲۹۵ (باب ۷۷، فی تحقیق حدیث «بعدی اثناعشر خلیفه»).
١١. خوارزمی، مقتلالحسین (ع)، ج ۱، ص ۹۴.
یک دیدگاه بگذارید