پیشرفت‌های قضائی؛ لازمه مبارزه با فساد

پیشرفت‌های قضائی


برای مبارزه با فساد و تجاوز و ستم، از یک سو تقویت پایه‌هاى ایمان و اخلاق لازم است؛ و از سوى دیگر به وجود آمدن یک سیستم صحیح و نیرومند قضائى با هوشیارى کامل و احاطه‌ی وسیع.
مسلّماً پیشرفت کامل صنایع، وسائلى را در اختیار بشر مى‌گذارد که با آن بخوبى مى‌توان ـ در مورد لزوم ـ حرکات همه‌ی مردم را تحت کنترل قرار داد، و هر حرکت ناموزون و نابجائى را که منتهى به فساد و تجاوز و ستمى مى‌شود، زیر نظر گرفت؛ و با علائم و آثارى که مجرمان در محلّ جرم باقى مى‌گذارند، از آنها عکسبردارى کرد؛ صداى آنها را ضبط نمود و آنها را بخوبى شناخت. قرار گرفتن چنین وسائلى در اختیار یک حکومت صالح، عامل مؤثّرى براى پیشگیرى از فساد و ستم و در صورت وقوع چنین موضوعى، رساندن حق به صاحب حق است.
شک نیست که در عصر آن مصلح بزرگ جهان، آموزشهاى اخلاقى با وسایل ارتباط جمعى فوق‌العاده پیشرفته، آنچنان وسعت مى‌گیرد که اکثریّت قاطع مردم جهان را براى یک زندگى صحیح انسانى و آمیخته با پاکى و عدالت اجتماعى آماده سازد.
ولى از آنجا که بالاخره انسان آزاد آفریده شده، و در اعمال خویش از اصل جبر پیروى نمى‌کند؛ خواه ناخواه افرادى ـ هر چند در اقلّیّت باشند ـ در هر اجتماع صالحى ممکن است پیدا شوند که از آزادى خود سوء استفاده کنند و از آن براى وصول به مقاصد شومى بهره گیرند.
لذا باید یک دستگاه قضائى سالم و کاملاً آگاه و مسلّط باشد که حقوق مردم را به آنها برساند و ستمگر را بر سر جاى خود بنشاند.
با مطالعه و دقّت روى جرائم و جنایات و مفاسد اجتماعى و طرق پیشگیرى از آنها، روشن مى‌شود که:
اولاً، با اجراى عدالت اجتماعى و تقسیم عادلانه‌ی ثروت، ریشه‌ی بسیارى از مفاسد اجتماعى که از تنازع و کشمکش بر سر اندوختن ثروتها و استثمار طبقات ضعیف، و حیله و تزویر، و انواع تقلّبها، و دروغ و خیانت و جنایت به خاطر درآمد بیشتر از هر راه با هر وسیله، سرچشمه مى‌گیرد، بر چیده مى‌شود؛ و شاید رقم بزرگ فساد و ظلم در هر جامعه‌اى از همین رهگذر است؛ با از میان رفتن ریشه‌ی اصلى، شاخ و برگها خود به خود مى‌خشکد.


ثانیاً، آموزش و تربیت صحیح اثر عمیقى در مبارزه با فساد و تجاوز و انحرافات اجتماعى و اخلاقى دارد؛ و یکى از علل مهمّ توسعه‌ی فساد در جوامع امروز این است که نه تنها از وسائل ارتباط جمعى آن، استفاده براى آموزش صحیح نمى‌شود، بلکه همه‌ی آنها غالباً در خدمت کثیف‌ترین و زشت‌ترین برنامه‌هاى استعمارى فساد است؛ و شب و روز بطور مداوم از طریق ارائه‌ی فیلمهاى بدآموز و داستانها و برنامه‌هاى گمراه کننده و حتّى اخبار دروغ و نادرستى که در خدمت مصالح استعمار جهانى است، به ظلم و تبعیض و فساد خدمت مى‌کنند.
البتّه اینها نیز از جهتى ریشه‌ی اقتصادى دارد و در جهت تخدیر مغزها و به ابتذال کشیدن مفاهیم سازنده، و نابود کردن نیروهاى فعّال و بیدار هر جامعه، براى بهره‌گیرى بیشترِ غولهاى استعمار اقتصادى حرکت مى‌کند بى آن که به مانع مهمّى روبه‌رو شوند.
هرگاه این وضع دگرگون گردد، در مدّت کوتاهى بطور قطع قسمت مهمّى از مفاسد اجتماعى فرو خواهد نشست؛ و این کار جز از یک حکومت صالح و سالم جهانى که در مسیر منافع توده‌هاى جهان ـ و نه استثمارگران ـ براى ساختن جهانى آباد و آزاد و مملوّ از صلح و عدالت و ایمان، ساخته نیست.


ثالثاً، وجود یک دستگاه قضائى بیدار و آگاه با وسیله‌ی مراقبت دقیق که نه مجرمان از چنگ آن فرار کنند و نه از عدالت سرباز زنند، نیز عامل مؤثّرى در کاهش از میزان فساد، و گناه و تخلّف از قانون است.
و اگراین سه جنبه دست به دست هم بدهد، ابعاد تأثیر آن فوق‌العاده زیاد خواهد بود.
از مجموع احادیث مربوط به دوران حکومت مهدى(ع) استفاده مى‌شود که او از تمام این سه عامل بازدارنده، در عصر انقلابش بهره مى‌گیرد آنچنان که جمله‌ی معروفى که حکم ضرب المثل را دارد جامه‌ی عمل به خود مى‌پوشد؛ همان جمله که مى‌گوید:
«زمانى فرا مى‌رسد که گرگ و میش در کنار هم آب مى‌خورند!»
مسلّماً گرگان بیابان تغییر ماهیّت نمى‌دهند، لزومى هم ندارد که چنین شود، و نه میشها از حالت کنونى در مى‌آیند؛ این اشاره به برقرارى عدالت در جهان، و تغییر روش گرگ صفتان خونخوار که با سازش با حکومت جبّار قرنها به خوردن خون قشرهاى مستضعف جامعه انسانى ادامه مى‌دادند، مى‌باشد.
آنها در پناه نظام جدید یا بکلّى تغییر روحیّه مى‌دهند، چرا که گرگ صفتى هرگز جزء سرشت بشر نبوده و نیست و از نهادهاى عرضى و قابل تغییر است، و یا حدّاقل بر سر جاى خود مى‌نشینند، و به جاى خوردن منافع دگران در کنار آنها از مواهب الهى بطور عادلانه بهره مى‌گیرند، همان گونه که «گرگ» در کنار «میش» و بر سر «چشمه»!
در غیر این دو صورت مشمول تصفیه شده و وجودشان از میان برداشته خواهد شد!
از جمله اشارات قابل توجّه در این زمینه، همان است که در مورد تقسیم صحیح مال در حدیثى از پیامبر(ص) نقل شده که آنقدر مردم غناى جسمى و روحى پیدا مى‌کنند که اموال اضافى مى‌ماند و طالبى ندارد؛ یعنى مردم در یک نظام صحیح حکومت آنچنان تربیت مى‌شوند که اموال زائد بر نیاز خود را دردسرى براى خویش مى‌بینند! و تمام شور و شرها و قال و غوغایى که از این رهگذر پیدا مى‌شود، فرو مى‌نشیند!
زندگى همه تأمین و از آینده نیز هیچ گونه نگرانى نخواهند داشت تا به خاطر تأمین آن تن به آلودگى‌ها و مسابقه‌ی جمع ثروت بدهند.
و نیز در حدیث دیگرى خواندیم که سطح افکار مردم در عصر حکومت او چنان بالا مى‌رود که به هیچ وجه با امروز قابل قیاس نیست، و طبعاً تضادها و کشمکشهائى که مولود کوته نظرى‌ها و تنگ چشمى‌ها، و پائین بودن سطح افکار و خلاصه کردن شخصیّت در میزان مال و ثروت است، برچیده خواهد شد.

به خاطر مراقبت شدیدى که در عصر حکومت او طبق روایاتى که گذشت، اِعمال مى‌گردد؛ حتّى مجرمان در محیط خانه‌ی خود در امان نیستند، چرا که ممکن است با وسائل پیشرفته‌اى تحت کنترل باشند و حتّى مثلاً امواج صوتى آنها بر روى دیوار قابل کنترل گردد؛ این خود اشاره‌ی دیگرى به وسعت ابعاد مبارزه با فساد در عصر حکومت او است.
داورى کردن او بر طبق قانون دادرسى محمد(ص) و قانون دادرسى داوود(ع) گویا اشاره به این نکته‌ی لطیف است که او هم به موازین ظاهرى دادرسى اسلامى همچون اقرار و گواهى گواهان و مانند آن استفاده مى‌کند، و هم از طرق روانى و علمى براى کشف مجرمان اصلى، آنچنان که پاره‌اى از نمونه‌هاى آن از عصر داوود(ع) نقل شده است.
بعلاوه، در عصر او به موازات پیشرفت علوم و دانشها و تکنیک و صنعت، آنقدر وسائل کشف جرم تکامل مى‌یابد که کمتر مجرمى مى‌تواند ردّپائى که با آن شناخته شود از خود به جا نگذارد.
در یکى از مطبوعات خبرى پیرامون شگفتیهاى مغز آدمى خواندم که مغز انسان امواجى برابر با اعتقادات درونى بیرون مى‌فرستد که با اندازه‌گیرى آن مى‌توان به راستگویى و دروغگویى افراد در اظهاراتشان پى برد!
مسلّماً این وسایل تکامل مى‌یابد و وسائل دیگرى نیز اختراع مى‌گردد. و با استفاده از روشهاى پیشرفته روانى، مجرمان کاملاً مهار مى‌شوند، هر چند مجرم در چنین جامعه‌اى اصولاً کم است (ولى همان کم نیز کاملاً مهم است).

براى چندمین بار تکرار مى‌کنیم:
این اشتباه است اگر ما تصوّر کنیم که در عصر حکومت او همه‌ی این مسائل از طریق اعجاز حل مى‌شود، چرا که اعجاز حکم یک استثنا را دارد، و براى مواقع ضرورى، و مخصوصاً اثبات حقّانیّت دعوت پیامبر(ص) یا امام(ع) است، نه براى تنظیم زندگى روزمرّه و جریان عادى زندگى؛ که هیچ پیامبرى براى این مقصد از معجزه استفاده نکرده است.
بنابراین، مسیر حکومت جهانى او از همان نمونه است که اشاره کردیم نه از نمونه‌ی اعجاز!
به هر حال، آنچنان امنیّتى در سایه‌ی حکومت او جهان را فرا مى‌گیرد که طبق روایتى یک زن تنها مى‌تواند از شرق جهان به غرب عالم برود بدون این که کسى مزاحم او شود!

اگر مسأله‌ی سادگى زندگى مهدى(ع) را ـ طبق آنچه در روایات آمده ـ به آن بیفزائیم باز مسأله از این هم روشنتر مى‌شود؛ چرا که عمل او سرمشق و الگویى است براى مردمى که تحت پوشش حکومت او قرار دارند، یعنى براى همه‌ی مردم جهان.
و با در نظر گرفتن این موضوع که قسمت مهمّى از جرائم و جنایات و مفاسد اجتماعى از تجمّل پرستى و پر زرق و برق شدن زندگى و تشریفات بیهوده و پر خرج و کمرشکن سرچشمه مى‌گیرد، یکى دیگر از دلایل برچیده شدن مفاسد در دوران حکومت او روشن مى‌گردد.
در حدیثى از امام علىّ بن موسى الرّضا(ع) چنین آمده است:
و ما لباس القائم(ع) الاّ الغلیظ و ماطعامه الاّ الجشب[١]
لباس قائم(ع) چیزى جز پارچه خشن نیست و غذاى او نیز تنها غذاى ساده و کم اهمّیّت است!
نظیر همین موضوع از امام صادق(ع) نقل شده است.[٢]


خودآزمایی


١- عوامل مؤثّرى براى پیشگیرى از فساد و ستم و رساندن حق به صاحب حق را ذکر کنید.
٢- کدام مطالب و نکات با مطالعه و دقّت روى جرائم و جنایات و مفاسد اجتماعى و طرق پیشگیرى از آنها، روشن مى‌شود؟
٣- چرا در عصر حکومت حضرت مهدی(عج) مجرمان در محیط خانه‌ی خود در امان نیستند؟

پی نوشت ها

[١]. منتخب الاثر، ص ٣٠٧.
[٢]. منتخب الاثر، ص ٣٠٧.

یک دیدگاه بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


*