مصلحی که جهان در انتظار اوست

طبق مدارک قطعی و احادیث متواتر، هنگامی که دنیا گرفتار سخت‌ترین اضطرابات شود و آتش ظلم و بیدادگری در همه‌جا شعله‌ور گردد، امنیّت و برادری از میان نوع بشر رخت بربندد و زمامداران کشورها از اداره امور و مبارزه با فساد عاجز شوند، جنگ و خون‌ریزی و اختلاف، نسل بشر را تهدید به انقراض کند، اختراعات مهیب و سلاح‌های مرگبار، به حدّ اعلا ترقّی نماید و صفات عالی انسان از جوامع بشری رخت بربسته و مفاسد اخلاقی و اجتماعی جای آن را بگیرد، ملل ضعیف و افراد ستمدیده، از توسّل به مجامع و مجالسی که به نام حفظ حقوق ضعفا و رعایت ملل کوچک تشکیل داده می‌شود نتیجه نگیرند و خلاصه انواع جنایات و فحشا و منکرات رایج گردد در این موقع یک مصلح بزرگ الهی که بشارت ظهور او با تمام مشخّصات و خصوصیّات داده شده قیام می‌کند و دست به یک اصلاح عمومی در تمام عالم می‌زند و به تمام این بدبختی‌ها خاتمه می‌دهد.
او از دودمان پیامبر اسلام و از نسل علی و فاطمه زهرا(س) خواهد بود و به مقتضای حدیث معروف:
«یمْلأُ اْلأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛[٢]
که درباره او از طرق بی‌شماری روایت شده است، این مصلح عالی‌مقام، جهان را در لوای یک حکومت حقّ و عدالت در خواهد آورد و نور اسلام را در همه شهرهای بزرگ و کوچک و قراء و قصبات روشن گرداند. در همه‌جا احکام آسمانی قرآن اجرا شود، مقررّات و قوانین الهی (که از اغراض و منافع شخصی منزّه است) بر همه حکومت کند و همه سازمان‌ها در راه رفاه و آسایش خلق و عمران و آبادی بکوشند و تکامل علمی و اخلاقی بشر با بهترین برنامه شروع شود و بالأخره از فرط بهبود و ترقّی سطح زندگی، فقیری در تمام دنیا باقی نماند.
این مطالب یک‌به‌یک مورد روایات مسلّم از طرق عامّه و خاصّه بوده که تفصیل آن را در کتاب منتخب‌الاثر بیان کرده‌ایم.
ضمناً مراجعه به این روایات ما را به این پیش‌گویی عجیب و اعجازآمیز که پیشوایان مذهب در چند قرن پیش فرموده‌اند آشنا می‌سازد و با حیرت مشاهده می‌شود که آنچه امروز به ظهور می‌پیوندد، چه در تکامل صنعت و چه در انحطاط اخلاق، در اخبار آنان به‌عنوان علائم ظهور آمده است.
ازجمله در قرآن کریم در آیات سوره توبه، سوره صف، و آیه ١٠٥ سوره انبیاء و آیه ٥٥ سوره نور وعده فرموده که دین اسلام عالم‌گیر خواهد شد و این وعده را ظهور این بزرگوار تحقّق خواهد بخشید.
و در اخبار مسلّم قطعی شیعه و سنّی بشارت این عید بزرگ را پیامبر اسلام‌(ص) داده و فرموده است که روزها تمام نشود و دنیا به انتها نرسد تا مهدی موعود ظهور نماید و اگر بیش از یک روز از عمر عالم باقی نماند خداوند آن روز را به‌قدری طولانی خواهد کرد که این مصلح بزرگ بیاید و جهان را از عدالت و فضیلت پر کند همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد. اوصاف، کمالات، سجایای این بزرگوار و برنامه دعوت و تشکیل حکومت او، در اخبار بی‌شماری وارد است همان‌طور که مشخّصات او از ولادت و خصوصیّات رفتارش در بین مردم و طول عمر او، علّت غیبت و وظایف مردم در زمان غیبت او نیز در اخبار آمده و موضوع بحث کتب فوق‌العادّه زیادی از محقّقین و متتبّعین از هزار سال پیش به این طرف قرار گرفته است و این مباحث به‌قدری توسعه یافته است که برای هیچ متتبّعی احاطه بر آنها امکان‌پذیر نیست.
نویسنده در کتاب منتخب‌الاثر درباره مسائل فوق بر روایات بسیار دست یافته و باآنکه در مقام استقصا نبوده این موفّقیّت حاصل شده که تواتر روایات اغلب موضوعات و عناوینی را که اشاره شده اثبات نموده است که خوانندگان گرامی می‌توانند با مراجعه به کتاب مذکور آن را بررسی فرمایند.
مقصود این است بر هرکس که در کتاب‌ها و جوامع حدیث شیعه و سنّی تتبّع نماید معلوم می‌شود که کثرت احادیث راجع به حضرت ولیّ عصر ـ ارواحنا فداه ـ به حدّی است که در کمتر موضوعی از مباحث دینی تا این حدّ روایت وارد شده است و به‌طور مسلّم ایمان و اعتقاد به ظهور حضرتش از ایمان به رسالت پیغمبر اسلام‌(ص) غیر قابل ‌تفکیک است.
حتّی محدّثین بزرگ ـ از عامّه و خاصّه ـ قبل از ولادت آن حضرت اخبار مربوط به او را در کتب خود نقل نموده‌اند به‌طوری‌که جای هیچ اشتباهی برای مسلمانان باقی نمانده است.
تحوّلات جهان، شرایط زندگی بشر و تکامل مادّیات، تحقّق این بشارت بزرگ را حتّی به کسانی که مسائل را ازنظر علل و اسباب ظاهری مطالعه می‌کنند نوید می‌دهد و ثابت می‌کند که بالأخره باید مردم جهان به یک حکومت الهی پناهنده شوند.
بشری که به این‌همه قوای طبیعت دست یافته است و مدّعی است در ظرف مدّتی کمتر از یک ساعت می‌تواند موجودی در روی کره زمین زنده باقی نگذارد باتوجّه‌به اینکه از معنویات و اخلاق روی گردانده و در راه ارضای شهوات خود از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کند و برای دست ‌یافتن به مقاصد جاه‌طلبانه و سیطره بر دیگران به هر وسیله‌ای دست می‌زند، آیا آرام می‌نشیند و از جنگ پرهیز می‌کند؟!
آیا همین علل و موجبات سبب نمی‌شود که بشر پس از یک سلسله انقلابات جهانی آنگاه که از کوشش‌ها و تلاش‌هایش جز محو مدنیت و اخلاق ثمری ندید، برای قبول یک حکومت عادل روحانی که بر اساس ایمان به خدا و روز معاد تشکیل شود آغوش خود را بگشاید.
ما و هر مسلمانی در انتظار چنین روزی برای بشر هستیم، و آینده را برای همه روشن و درخشان می‌بینیم و با روحی سرشار از نشاط و امید به وظایف خود می‌پردازیم و جشن میلاد این آخرین نجات‌دهنده بشر را به جامعه بشر مخصوصاً به کسانی که از ظلمت مادّیات و از ظلم ستمگران، و از ظلمات فساد و تباهی به جان آمده‌اند تبریک می‌گوییم.
اَلَّلهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَسَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَاجْعَلْنَا مِنْ أَنْصَارِهِ وَأَعْوَانِهِ  

جامعه جهانی اسلامی[٣]

برحسب عقیده عموم مسلمین و صریح آیات کریمه قرآن مجید و احادیث شریفه، دعوت و رسالت حضرت خاتم‌الانبیا محمد‌(ص) یک دعوت خصوصی و رسالت منطقه‌ای و اقلیمی که هدف آن فقط اصلاح یک مجتمع و هدایت یک قوم و ملّت و رهبری حکومت یک ناحیه باشد نبوده است و قوانین اسلام و احکام قرآن، نظام یک جامعه و برنامه مردم یک کشور و وطن و یک نژاد نیست.


دعوت همگانی

بلکه دعوت اسلامی دعوت جهانی[٤] و تشریعات آن برای همه و هدایت جمیع زن و مرد، غنیّ و فقیر، سیاه و سفید، شهری و دهاتی و کلّیه طبقات و اصناف است.
پیامبر اسلام‌(ص) رحمت خدا برای جهانیان و مبعوث به عالمیان بود، و رسالتش آزادساختن همه انسان‌ها از یوغ عادات زشت، و استثمار و استعباد، و دعوت به توحید، مکارم اخلاق و احترام به حقوق و شرف انسانیّت می‌باشد.
دعوت به یکتاپرستی و راهنمایی عموم به بهترین روش عالی انسانی که منتهی به اتّحاد و برداشتن فاصله‌ها و رفع تبعیضات گوناگون می‌شود و کوشش برای تأسیس یک جامعه جهانی و تشکیل مدینه فاضله‌ واقعی از مختصّات اسلام است.
ریشه تمام اختلافات، شرک و انصراف از خدای یگانه و پرستش غیر خدا است.
تشکیل حکومت‌ها با سیستم‌های مختلف و برنامه‌های متضادّ و قوانین متخالف، همه ناشی از عدم درک معنای توحید، محدودیّت وضع تربیت و دیدگاه بصیرت افراد است، توجّه به فلسفه رسالت جهانی اسلام و عقیده توحید، دیدگاه بصیرت را وسیع می‌سازد که همه نقاط و همه انسان‌ها را از پشت پرده‌های ضخیم مرزها، زبان‌ها و نژادها ببینیم و اطمینان داشته باشیم که در سایه تعالیم عالی اسلام یک جامعه جهانی تأسیس گردد.


توحید حقیقی

یکی از ارکان مهمّ دعوت اسلام که فلسفه نُبوّت هم مبتنی بر آن است این است که مصدر تشریع و به وجود آمدن نظام‌ها و قوانین، فقط خداوند متعال است و جعل احکام و تشریع شرایع، مختص به ذات بی‌زوال عالِم و حکیم بالذّات اوست و فقط مردم باید در برابر احکام خدا خاضع و تسلیم باشند و خضوع در برابر احکام دیگران و تسلیم نظامات غیراسلامی شدن، نشانه انحراف از راه اسلام و توجّه به شرک و عدم اهتدا به حقیقت توحید است.[٥]
خضوع در برابر احکام خدا خضوع برای خدا و پرستش خداست و خضوع در برابر نظام‌هایی که مصدر آن خدا نیست پرستش غیرخدا و قبول استعباد است.
هرکس برای خودش حقّ قانون‌گذاری و جعل احکام قائل باشد خود را شریک در افعال مخصوص به خدا دانسته است و هر بشری که برای بشر دیگر به چنین حقّی اعتراف کند حقّ مقام اُلوهیّت و خدایی را برای او اعتراف نموده و بندگی خود را نسبت به او پذیرفته است.


خودآزمایی

١- آیه ١٠٥ سوره انبیاء و آیه ٥٥ سوره نور، به کدام موضوع اشاره دارند؟
٢- ریشه تمام اختلافات چیست؟
٣- یکی از ارکان مهمّ دعوت اسلام را بیان کنید.  

پی‌نوشت‌ها

[١]. این مقاله در شماره ٣ مجله مكتب اسلام (ص٦ ـ١٠) چاپ شده است.
[٢]. نعمانی، الغیبه، ص٨٣-٨٤، ١٩٥؛ طبرانی، المعجم‌الاوسط، ج٢، ص٥٥؛ ج٩، ص١٧٦؛ همو، المعجم‌الکبیر، ج١٠، ص١٣٤- ١٣٦؛ طوسی، الرسائل‌العشر، ص ٩٨-٩٩؛ همو، الغیبه، ص١٧٩، ٤٦٤؛ طبری امامی، دلائل‌الامامه، ص٤٧٧، ٤٩٥؛ ابن‌بطریق، عمدة عیون صحاح‌‌الاخبار، ص٤٣٣، ٤٣٦. «روی زمین را با عدل‌ و داد پر می‌کند پس از آنکه با ظلم و بیداد پر شده باشد».
[٣]. این مقاله در نشریه کتابخانه مسجد اعظم، سال ۲، شماره ۱۱ (ص ۹ ـ ۱۵، ۵۶ ـ ۵۷) چاپ شده است.
[٤]. رجوع شود به قرآن كریم آیات متعدّدی مانند: «وَما أَرْسَلْناكَ إلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» (انبیاء، ١٠٧) و «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِینَ» (ص٨٧؛ تکویر، ٢٧) و «قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیكُمْ جَمِیعاً» (اعراف، ١٥٨) و «وَمَنْ یبْتَغِ غَیرَ اْلإِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ» (آل‌عمران، ‌٨٥) كه به رسالت عامّه آن حضرت دلالت و صراحت دارند.
[٥]. یكی از متفكّرین بزرگ معاصر در یكی از كتاب‌هایش بعد از ذكر آیات چندی از قرآن مجید نتیجه گرفته كه دین عبارت است از: قانون و حدود و شرع، و طریقه و نظام فكری و عملی؛ پس اگر انسان در پیروی از قانون و حدود، استناد به خدا داشته باشد در دین خداست و اگر استناد به شخص و زمامداری داشته باشد در دین آن زمامدار است و اگر استناد به رئیس قبیله یا رأی عموم داشته باشد ناچار در دین آنهاست.

یک دیدگاه بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.


*