فلسفهی غیبت طولانی
گفتیم سؤال دیگرى که در زمینهی عقیدهی شیعه دربارهی مهدى(ع) پیش مىآید، موضوع غیبت طولانى او است که پس از قبول امکان عمر طولانى مطرح مىشود و آن این که:
چرا مهدى ظهور نمىکند با این که فساد و ظلم بقدر کافى وجود دارد؟
چرا با قیام خود جهان را در مسیر عدل و داد قرار نمىدهد؟
آخر تا کى باید نشست و شاهد صحنههاى ظلم و خونریزى و بیدادگرى مشتى تبهکار و از خدا بى خبر باشیم؟
چرا اینقدر غیبتش به طول انجامیده؟
او در حقیقت انتظار چه چیزى را، دیگر مىکشد؟
و بالاخره سرّ این غیبت طولانى چیست؟
* * *
ولى باید توجّه داشت گرچه این سؤال معمولاً از شیعه در مسألهی غیبت مىشود، امّا با کمى دقّت متوجّه خواهیم شد که دیگران هم از آن سهمى دارند؛ یعنى، به شکل دیگر متوجّه سایر معتقدان به ظهور یک مصلح بزرگ جهانى که روزى باید قیام کند و جهان را پر از عدل و داد سازد، مىگردد؛ هر چند عقیدهی شیعه را دربارهی طول عمر و غیبت قبول نداشته باشند.
زیرا جاى این پرسش از آنها باقى است که چرا آن مصلح بزرگ تاکنون متولّد نشده و اگر شده است چرا قیام نمىکند و دنیاى تشنه را با جام عدالت و دادگرى خویش سیراب نمىسازد؟ بنابراین، اشتباه بزرگى است اگر این ایراد را تنها متوجّه شیعه بدانیم.
و به تعبیر دیگر، شک نیست که مسألهی طول عمر (بحث گذشته) و مسألهی فلسفهی وجود امام در زمان غیبت (بحث آینده) از سؤالاتى است که تنها متوجّه شیعه مىگردد، امّا مسألهی تأخیر ظهور او مطلبى است که همهی معتقدان به ظهور آن مصلح جهانى باید به آن بیندیشند که چرا با آمادگى جهان، آن ظهور بزرگ به وقوع نمىپیوندد؟ (دقّت کنید)
* * *
به هر حال، این سؤال یک پاسخ کوتاه دارد و یک پاسخ مشروح؛ پاسخ کوتاه آن این است که براى تحقّق یک انقلاب همه جانبه در سطح جهان تنها وجود یک رهبر شایستهی انقلابى کافى نیست بلکه آمادگى عمومى نیز لازم است؛ و هنوز متأسّفانه دنیا آمادهی پذیرش چنان حکومتى نشده است و به محض آمادگى، قیام او قطعى است!
امّا توضیح این سخن:
اولاً، باید توجّه داشت ـ همان گونه که سابقاً اشاره شد ـ برنامهی قیام مهدى، همانند برنامهی قیام همهی پیامبران الهى، از راه بهرهگیرى از وسائل و اسباب طبیعى انجام مىگیرد، و هیچ گاه اعجاز اساس آن را تشکیل نمىدهد؛ معجزات جنبهی استثنایى دارند و در روند برنامههاى اصلاحى رهبر آسمانى ـ جز در موارد استثنائى ـ دخالت نخواهند داشت.
به همین دلیل، همهی انبیا از سلاح روز، تربیت افراد لایق، مشورتهاى لازم، طرح نقشههاى مؤثّر، تاکتیکهاى نظامى حساب شده، و خلاصه، فراهم ساختن هرگونه امکان مادّى و معنوى براى پیشبرد هدفشان استفاده مىکردند؛ و در انتظار این نمىنشستند که هر روز معجزهاى واقع شود و دشمن یک گام عقب نشینى کند، یا دوستان در پرتو اعجاز هر روز در مسیر تکامل گامى به پیش بگذارند.
بنابراین، اجراى طرح حکومت حقّ و عدالت در سطح جهانى نیز باید با استفاده از وسایل مادّى و معنوى لازم ـ جز در موارد استثنائى ـ تحقّق پذیرد.
به تعبیر دیگر، مهدى(ع) آئین و مذهب جدیدى با خود نمىآورد بلکه او طرحهاى انقلابى اجرا نشدهی الهى را به مورد اجرا مىگذارد. رسالت او تنها ابلاغ و انذار و تعلیم و تربیت و توصیه و تذکّر نیست. رسالت او اجراى همهی اصولى است که به ظلم و ستم و تبعیض، در سایهی حکومت علم و ایمان پایان مىبخشد، و مسلّماً اجراى این طرح بدون آمادگى یا آمادگیها ممکن نیست.
ثانیاً، با توجّه به اصل اساسى بالا روشن مىشود که چرا مىگوییم هنوز وجود این آمادگى مسلّم نیست؛ چه اینکه، حدّاقل چند نوع آمادگى براى این کار لازم است:
آمادگی پذیرش (آمادگی روانی)
مردم جهان باید بقدر کافى تلخى این وضع نابسامان و بى عدالتیها را درک کنند.
مردم جهان باید نارسایى و ضعف قوانین بشرى را براى اجراى عدالت اجتماعى لمس کنند.
مردم جهان باید این حقیقت را بیابند که تنها در سایهی اصول و پیوندهاى مادّى و ضمانت اجرایى موجود و مقرّرات خود ساختهی انسانها مشکل جهان حل نمىشود؛ بلکه مشکلات هر روز متراکمتر و به گونهی کلاف سردرگمى پیچیدهتر مىگردد.
مردم جهان باید احساس کنند که بحرانهاى کنونى زاییدهی نظامات کنونى است؛ و این نظامات از حلّ بحرانها سرانجام عاجزند.
مردم جهان باید درک کنند که براى وصول به این هدف بزرگ، اصول و نظاماتى تازه لازم است که متّکى به ارزشهاى انسانى و ایمان و عواطف بشرى و اخلاق باشد، نه تنها اصول خشک و بى روح و نارساى مادّى.
مردم جهان باید به این حد از رشد اجتماعى برسند که بفهمند پیشرفت تکنولوژى الزاماً به مفهوم پیشرفت بشریّت و تأمین خوشبختى انسانها نیست؛ بلکه تکنولوژى پیشرفته تنها در صورتى ضامن نیکبختى و سعادت است که زیر چتر یک سلسله اصول معنوى و انسانى استقرار یابد و الاّ ـ همان گونه که بارها دیدهایم ـ بلا آفرین خواهد بود و مایهی ویرانگرى است.
مردم جهان باید دریابند صنایع اگر به صورت بتى در آیند برحجم مشکلات کنونى افزوده خواهد شد و به ابعاد ویرانى و ضایعات جنگها وسعت مىبخشد؛ بلکه باید به شکل ابزارى در آیند تحت کنترل انسانهاى شایسته.
بالاخره مردم جهان باید تشنه شوند و تا تشنه نشوند به سراغ چشمههاى آب نمىروند.
و به تعبیر دیگر، تا در مردم جهان تقاضایى نباشد، عرضهی هر نوع برنامهی اصلاحى، مفید و مؤثّر نخواهد بود؛ که قانون «عرضه و تقاضا» بیش از آنچه در مسائل اقتصادى مورد توجّه است در مسائل اجتماعى باید مورد توجّه قرار گیرد.
این سؤال پیش مىآید که این حالت عطش و تقاضا را چه عاملى باید ایجاد کند؟
در پاسخ مىگوییم: قسمتى از آن را گذشت زمان، و بدون آن ممکن نیست، امّا قسمت دیگرى بستگى به تعلیم و تربیت دارد؛ باید با رستاخیز فکرى که از طرف اندیشمندان با ایمان و آگاهان مسؤول جامعه به وجود مىآید، عملى گردد.
آنها باید با برنامههاى انسان سازى خود، حدّاقل این آگاهى را به مردم جهان بدهند که با این اصول و قوانین و روشهایى که در دست دارند مشکلات اساسى حل نخواهد شد؛ و به هر حال، این نیز نیازمند به زمان است.
تکامل فرهنگی و صنعتی
گردآوری تمام مردم جهان در زیر یک پرچم، کوتاه ساختن دست زورمندان و قلدران در همه جا، گستردن تعلیم و تربیت در آخرین حدّ امکان در همهی سطوح، تفهیم کامل این مسأله که اختلاف زبان، و نژاد، و منطقهی جغرافیایى و مانند آنها، دلیل بر این نیست که مردم جهان نتوانند همانند برادران، در یک خانواده زندگى کنند و در صلح و برادرى و عدالت زیست نمایند، و فراهم ساختن یک اقتصاد سالم و کافى براى همهی انسانها، نیاز به رشد فرهنگى و بالا رفتن سطح دانش بشرى از یک سو، و تکامل وسائل صنعتى از سوى دیگر دارد؛ وسائلى که بتواند پیوند سریع و نزدیک و دائمى میان تمام نقاط جهان برقرار سازد، که آن هم بدون گذشت زمان ممکن نیست.
چگونه ممکن است یک حکومت به وضع همهی جهان رسیدگى کند اگر ارتباطات به کندى صورت گیرد!
چگونه مىتوان با وسائلى که فرستادن یک پیام با آن به نقاط دور افتادهی جهان یک یا چند سال وقت لازم دارد دنیا را اداره کرد!
از پارهاى از روایات که شکل زندگى مردم جهان را در عصر قیام مهدى(ع) ترسیم مىکند ـ و بعداً بخواست خدا مشروحاً پیرامون آن بحث خواهد شد ـ استفاده مىشود که پیشرفت تکنولوژى و صنعت مخصوصاً صنایع حمل و نقل و ارتباطى در آن عصر چنان خواهد بود که قارّههاى بزرگ جهان عملاً به صورت چند شهر نزدیک به هم در مىآیند؛ و شرق و غرب حتّى حکم یک خانه را پیدا مىکند؛ مشکل زمان و مکان بکلّى حل خواهد شد.
البتّه ممکن است قسمتى از این امور در پرتو یک جهش و انقلاب صنعتى در آن عصر صورت گیرد، ولى بالاخره یک نوع آمادگى علمى به عنوان زمینه باید در آستانهی چنان عصرى باشد.
پرورش یک نیروی ضربتی انقلابی
سرانجام لازم است گروهى هر چند در اقلّیّت باشند در این جهان پرورش یابند که هستهی اصلى ارتش انقلابى آن مصلح بزرگ را تشکیل دهند.
باید در میان این جهنّم سوزان، گلهائى برُویَد تا مقدّمهی گلستانى گردد؛ باید در این شوره زار نهالهایى تربیت شوند تا پیام آور بهار براى دگران باشند.
باید افرادى فوق العاده آگاه، شجاع، دلسوز، فداکار و جانباز براى این کار تربیت شوند، هرچند نسلهایى براى این منظور یکى پس از دیگرى بگذرند، تا ذخایر اصلى آشکار گردد و عناصر اصلى انقلاب فراهم شود، و این نیز زمان مىخواهد.
امّا این که چه کسى باید عهدهدار پرورش اینگونه افراد گردد؟
باید به خاطر داشته باشیم که این برعهدهی همان رهبر بزرگ است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم دست به چنین برنامهاى بزند (شرح بیشتر پیرامون این موضوع بخواست خدا در بحث آینده خواهد آمد).
در روایات اسلامى یکى از علل طولانى شدن غیبت امام(ع) مسألهی امتحان و آزمون عمومى مردم؛ و انتخاب اصلح ذکر شده که ممکن است اشاره به همین موضوع باشد.
توضیح اینکه: آزمونهاى انسانىِ الهى، همچون آزمونهاى به خاطر آگاهى بیشتر از حال آزمون شوندگان نیست، بلکه به معنى پرورش استعدادها و آشکار ساختن شایستگیها و جدا شدن صفوف از یکدیگر است.
و به تعبیر دیگر، هدف آنها تربیت و تکامل یا ایجاد آمادگى است؛ زیرا احاطهی علمى خداوند نسبت به همه چیز هر گونه هدف آگاهى طلبى را از آزمونهاى الهى سلب مىکند.
از مجموع این بحث روشن شد که چرا غیبت مهدى باید این گونه طولانى باشد.
خودآزمایی
١- چرا با آمادگى جهان، آن ظهور بزرگ به وقوع نمىپیوندد؟ (پاسخ کوتاه را بیان کنید)
٢- چرا همهی انبیا با فراهم ساختن هرگونه امکان مادّى و معنوى براى پیشبرد هدفشان استفاده مىکردند؟
٣- در روایات اسلامى یکى از علل طولانى شدن غیبت امام(ع) کدام مورد ذکر شده است؟
یک دیدگاه بگذارید