عقیده ابن سینا درباره نظام امامت و رهبری| تعریف اجتماع اسلام از دیدگاه «مونتگمری وات»
تعلیقه ۱
به عقیده «عقاد» و «مونتگمری وات» کلماتی مثل قوم و شعب و فئه و غیر اینها در معرفی جامعه اسلامی نارسا میباشند و قالب آن، یا بهترین تعبیر از آن، همان «امّت» است که در قرآن مجید آمده است که به شهادت «عقاد و مونتگمری وات»، یگانه واژهای است که مرادف آن در لغت عرب و در لغات دیگر یافت نمیشود، چنانکه به نظر «مونتگمری وات» فکر امّت یک فکر تازه و بیسابقه و مختصّ به اسلام است.
و نیز «مونتگمری وات» در وصف و تعریف اجتماع اسلام میگوید: اجتماع انسانی ازنظر اسلام، اجتماعی نیست که متشکّل از دو طبقه زبردست و زیردست و برخوردار و محروم باشد؛ بلکه امّتی است که به امام واحد و امامت واحد هدایت میشود که قبله آن خیر و تقواست و همه در آن متساوی هستند. هیچ صاحب ثروت و سطوت و نیرویی نمیتواند از آنچه دارد، سوءاستفاده کند و به وسیله آن، خود را بر دیگران برگزیند.[١]
تعلیقه ۲
در بیان این مطلب که: «تعیین امام و خلیفه برای هر عصر و زمان فقط از جانب خدا بجا و صحیح است و نمیشود در یک زمان، مردم مشمول این عنایت الهی بشوند و در زمان دیگر از آن محروم شوند؛ باتوجّهبه اینکه امامت و خلافت، لطف و عنایتی است که در هر زمان و بهطور استمرار مورد نیاز جامعه است و رحمانیت و ربانیت خداوند متعال همیشه و در هر عصر و زمان مقتضی آن است».
میگوییم: از این آیات استفاده میشود که این لطف و عنایت در بعضی اعصار واقع شده است. بنابراین با عموم احتیاج به آن در تمام اعصار میفهمیم که به طور مستمر ادامه داشته و انقطاعپذیر نخواهد بود.
تعلیقه ۳
هنگامی که امیرالمؤمنین (ع) به سوی شام میرفتند، دهقانان انبار آن حضرت را دیدند، از مرکبهای خود پیاده شدند و پیشاپیش آن حضرت شتابان شدند. امیرالمؤمنین (ع) فرمود: این چه کاری است که میکنید؟ گفتند: این خوی و عادتی (برنامهای) است از ما که فرماندهان خود را به آن تعظیم میکنیم. امام فرمود: به خدا سوگند! فرماندهان شما از این برنامه منفعت نمیبرند و شما در دنیا بر خود زحمت مینهید و در آخرت به آن شقاوت مییابید و چه زیان دارد مشقت و زحمتی که بعد از آن عقاب باشد و چه سودبخش است راحتی و گشایشی که با آن امان از آتش باشد.[٢]
یعنی انجام این تکلّفات و برنامههای تملّقآمیز، هم زحمت و تکلّف است و هم موجب عقاب خداست؛ چون همان طور که فرماندهان نباید از مردم تملّق و توقّع انجام این برنامه را داشته باشند و اگر اراده علوّ و برتری داشته باشند و مقام خود را وسیله تحمیل خود بر مردم قرار دهند، از ثواب خدا محروم و مستحق آتش خواهند شد، افراد هم نباید با عملیات تملقآمیز و برنامههای غرورانگیز، باد در بینی آنها انداخته و آنها را به ترفّع و استضعاف دیگران تشویق و راه تکبر را برای آنها هموار کنند و از آن سو در ترک این تکلّفات و برنامهها، راحتی و آزادی و برابری است و موجب امن از آتش هم میباشد.
تعلیقه ۴
فلاسفه بزرگ مشّائیان و اشراقیان؛ مانند ابنسینا در الشفاء، نظام امامت و رهبری را طبق مذهب شیعه تأیید نموده[٣] و مثل شیخ شهابالدین سهروردی، خالی نماندن عالم را از وجود امام، چنانکه مضمون احادیث و موافق با استمرار فیض و قواعد عقلی دیگر است، بهصراحت پذیرفته است.
از او در حکمت اشراق نقل شده که میگوید: «لا یَخْلُو الْعالَمُ عَنْهُ» یعنی عالم خالی از امام و خلیفه نخواهد ماند. او آن کسی است که ارباب مکاشفه و مشاهده، او را قطب میگویند و ریاست و زمامداری و اختیار دین و دنیا با اوست، اگرچه در نهایت خمول و برکناری از دخالت در امور باشد و اگر سیاست بندگان به دست او باشد، روزگار نورانی خواهد بود و اگر زمان از مدبر و مدیّر الهی خالی بماند (یعنی دست تصرف و اداره او در امور باز نباشد) تاریکیها غالب خواهد بود.[٤]
و در جای دیگری از این کتاب گفته است:
«بَلِ الْعالَمُ ما خَلَاَ قَطُّ عَنِ الْحِکْمَةِ وَعَنْ شَخْص قآئِم بِها وَهُوَ خَلِیفَةُ اللهِ فِی أَرْضِهِ وَهکَذا یَکُونُ ما دامَتِ السَّمواتُ وَالْأَرْضُ»؛[٥]
«عالم هیچوقت از حکمت و از وجود شخصی که قیام به حکمت کند، خالی نیست و آن شخص خلیفه خداوند در زمین است و این وضع ادامه دارد تا آسمانها و زمین برقرار است».
خودآزمایی
١- انجام تکلّفات و برنامههای تملّقآمیز، چه نتایجی در پی خواهد داشت؟
٢- «مونتگمری وات» در وصف و تعریف اجتماع اسلام چه میگوید؟
٣- عقیده ابنسینا درباره نظام امامت و رهبری چه بوده است؟
پینوشتها
١. مراجعه شود به ما یقال عن الاسلام، محمود عباس عقاد والاسلام والجماعة المتحدة والقیادة الاسلامیة فی الفلسفة والتشریع.
٢. نهجالبلاغه، حکمت ۳۷ (ج ۴، ص۱۰ – ۱۱).
٣. ابنسینا، الشفاء (الالهیات)، ج ۲، ص۴۵۱ – ۴۵۲.
٤. سهروردی، مجموعه مصنفات، ج ۲، ص ۱۲.
٥. سهروردی، مجموعه مصنفات، ج ۲، ص ۱۱.
یک دیدگاه بگذارید