ارتباطات اجتماعی
ارتباط با خداوند متعال، خالق جهان، اولین، آخرین و مهمترین ارتباط است. آغاز زندگی با اوست و پایان زندگی نیز با اوست و ما، آدمیان، در چرخة این ارتباط جایگاه و موقعیت خود را می یابیم و تکامل خود را در این راه طی می کنیم و به دست می آوریم.
جهان نیز یک سازمان بزرگی است که عنصر اصلی و هسته مرکزی ارتباطات آن، انسان است. ارتباط با خداوند متعال، ارتباط با خود، ارتباط با انسانها، و بالاخره ارتباط با طبیعت تنها بخشی از ارتباطاتی است که حلقه های دیگر آن در دنیای بعد از مرگ تکمیل می گردد.
در این جهان بزرگ، که همچون یک سازمان بزرگ فراجهانی است، پیامبران خداوند متعال، نه تنها پیام آوران وحی خداوندی هستند، بلکه در حقیقت سازندگان و مدیران جوامع انسانی بودند. مدیریت أنبیاء ریشه در تعالیم الهی دارد، بهمین دلیل است که هیچگاه انسانها از این تعالیم بی نیاز نبوده اند. این مدیریت پیامبرگونه، همیشه در این صدد بوده است که با ارتباطات سالم، صحیح، اخلاقی، هدایت محور و کمال گرا، انسان را با خداوند متعال، انسانها و جهان پیوند دهند و وی را بر اساس ارتباطات انسانی- الهی و بر پایه فطرت انسانی و تعالیم وحیانی الهی تربیت نمایند.
مدیریت پیامبرگونه، در این سازمان بزرگ فراجهانی، رویکرد ارتباطات را به مثابه یک حلقة وصل میان زمین و آسمان تلقی کرده و در تلاش بوده است که اخلاق و رفتار این ارتباطات را بر پایه های وحیانی ترسیم و به انسانها آموزش دهد.
انسان در این چرخة ارتباطی میان زمین و آسمان و با مدیریت پیامبرگونه، عنصر اساسی و در حقیقت کارگزار اصلی ارتباطات به شمار می آید که در این سازمان بزرگ فراجهانی در تلاش است که راههای گوناگون برقراری پیوندهای استوار و محکم را کشف و برای پیشرفت جامعه بکار گیرد.
در این راستا، دو راه متکی بر «توسعه مادی» و «رشد و تعالی» همیشه مد نظر انسان و جوامع مختلف انسانی بوده که بر پایه چگونگی روابط آنها با مدیریت پیامبرگونه ترسیم و مورد توجه قرار می گیرند.
روابط عمومی بخشی از بدنه حوزه وسیع ارتباطات است که مرکزیت آن با انسان است. انسانی که در تلاش است میان «توسعه مادی» با بی توجهی یا کم توجهی به اخلاق و فضیلت و تکیه بر سود بهر شکل ممکن و «رشد و تعالی» با توجه و تکیه مداوم بر اخلاق فضیلت محور و الهی و سود بر پایه فایده رسانی واقعی و متعادل، حرکت خود را در این حوزه ارتباطی تعیین و تبیین نماید.
سازمان های روابط عمومی، به گونه ای نوعی از مدیریت ارتباطات در جهانی کوچکتر می باشند که به دنبال توسعه، رشد، تعالی و پیشرفت خود بر پایه های ارتباطی با افراد جامعه می باشند.
با این دیدگاه می توان گفت که انسان در این عرصة ارتباطی چه در سطح مدیریت سازمانی و چه در سطح کارگزار ارتباطی، در تلاش است که فرهنگ ارتباطی خود را در جهت تقویت ساختارهای مرتبط افزایش دهد و عاملی مؤثر برای پیشرفت و تقویت ارتباطی برای دست یابی به اهداف مورد نظر باشد. این هدف، بهر شکل و در هر صورت، یک هدف مهم و اساسی به شمار می آید که می تواند بر روی همه انواع ارتباطات انسانی، میان فردی و میان گروهی، به عنوان مثال، تاثیرگذار باشد.
روابط عمومی علاوه بر اینکه گونه ای از ارتباطات است، یک دانش وسیع و یک فلسفه عمیق است. فلسفه روابط عمومی، بیش از آنکه یک فلسفه نظری باشد، یک فلسفه عملی ولی متکی بر تحلیل نظری و رویکردهای اخلاقی است. این فلسفه، از سه محور اساسی نشأت می گیرد: فرهنگ، اخلاق و ارتباط. بهمین دلیل، روابط عمومی قلب یک سازمان است؛ قلبی که هم فرهنگ را در آن به جریان می اندازد، هم اخلاق را نهادینه می کند و هم ارتباطات را تقویت می کند.
نظریات روابط عمومی نیز بر همین اساس و رویکردهای سه گانه تنظیم شده اند. البته مباحث مرتبط با مدیریت، بازاریابی، تبلیغات و امثالهم به نحوی با سه محور اساسی مطرح شده در ارتباط بوده و حوزه های خاص مرتبط خود را در این زمینه دارند.
همانگونه که گفته شد، ادیان الهی بطور کلی و اسلام بطور خاص، یک دین ارتباطی است. بهمین دلیل با دوری انسان از جامعه و زندگی انفرادی مخالفت می کند. ارتباطات اجتماعی و روابط عمومی اساس تبلیغ برای هدایت جامعه تلقی می شوند که در آن فرد و جامعه هر یک سهم خاص خود را در این زمینه دارند.
هنگامی که در مورد مفهوم «روابط عمومی اسلامی» بحث می شود، باید دو نکتة مهم ذیل را مورد توجه قرارداد:
1ـ طرح مفهوم روابط عمومی اسلامی به معنای ایجاد تمایز میان «روابط عمومی اسلامی» و «روابط عمومی غیر اسلامی» به هیچ وجه نیست. این مرزبندی اساساً غلط و به دور از منطق است. آنچه که در این زمینه مطرح است، دیدگاه اسلام در زمینه روابط عمومی است که به دلیل انتساب آن به اسلام به «روابط عمومی اسلامی» شناخته می شود. بدیهی است که بهر حال دیدگاه دینی الهی با دیدگاه غیر دینی زمینی و مادی تفاوت هایی دارد. اما در اینجا در تلاش هستیم که زمینه های مشترک میان روابط عمومی اسلامی و «روابط عمومی انسانی» را کشف و در جهت تعالی روابط عمومی در سطح ملی، منطقه ای و جهانی حرکت کنیم.
2ـ روابط عمومی اسلامی یک «حوزه وسیع ارتباطی» است، بنابراین نمی تواند تنها به چند محور و یا چند مقاله و چند دیدگاه محصور باشد. «تبلیغات اسلامی» در وسعت خود «روابط عمومی اسلامی» را شامل می شود که یکی از اهداف مهم اسلام برای گسترش تعالیم الهی در سطح جهان است. بنابراین، روابط عمومی اسلامی یک هدف، یک آرمان و یک حقیقت مطلوبی است که باید مورد توجه جدی برای تحقق و شکل گیری مؤثر و مفید تبلیغات اسلامی تلقی شود.
یکی از موضوع های مهم دیگری که در اینجا باید مطرح کرد این است که روابط عمومی اسلامی با روابط عمومی جوامع اسلامی می تواند از یکدیگر متفاوت و متمایز باشد. قطعا آنچه که در اسلام آمده است تاکنون به شکل کامل پیاده نشده است و این خود نشان دهنده یک وضعیت ناهنجار در رفتارهای جوامع اسلامی است. البته از دلایل این وضعیت می توان عدم فهم دقیق مفاهیم اسلامی، تجربه نداشتن برای پیاده سازی این مفاهیم، نبود آموزش های کافی برای انطباق سازی رفتارها با مفاهیم مرتبط، و بسیاری از موانع دیگر که بعضا در نتیجه سلطه جهانی افکار غیر الهی به ویژه از طریق رسانه ها و ایجاد جو ارعاب و تهدید در عدم پاسخگویی مناسب به آنها که برخی با اصول و مفاهیم اسلامی در تضاد و تعارض هستند، می باشد.
حل کردن این معضل نیازمند نه تنها طی شدن زمان، بلکه گسترش آموزش ها، تفسیر مناسب مفاهیم اسلامی، کشف شیوه ها و روش های مناسب برای پیاده سازی این مفاهیم و بالاخره ایجاد ساخت و سازهای اجرایی برای تحقق عملی آنها می باشد.
یک دیدگاه بگذارید