آیا پيشرفت علم، بشر را از دعا بىنياز کرده است؟
وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ..؛[١]
«و گفت پروردگار شما كه بخوانيد مرا تا اجابت كنم شما را…».
يکي از احساسات اصيل و حقيقى بشر كه ريشه فطرى دارد، توجّه به دعا و ارتباط يافتن با عالم غيب و مبدأ آفرينش و قدرت ازلى الهى است.
حاجت به دعا در ذات بشر موجود است، و در هنگام اضطرار و نااميدى از وسايل متعارف و اسباب و قواى مادّى آشكارتر مىشود و انسان بىاختيار، با جان ودل به سوى خداوند كريمِ كارساز روى مىآورد و از او يارى و مدد مىطلبد.
دعا بهترين غذاى روح و نشاط بخش روان است، و هيچ وسيلهاى براى اقناع روح وسيع بشر از آن مؤثرتر نيست.
دعا سلاح مؤمن است، خستگىها را مىبرد و فشار مصايب و آلام را سبك میسازد.
انوار دعا، ضماير را روشن و تيرگى قلوب را برطرف مىنمايد.
چه احساسى از احساس احتياج به دعا بهتر، و براى كمال نفس مفيدتر است؟!
دعاكننده ضعف و فقر و نياز و حاجت خود را، كه تمام هويّت هر ممكن است، درك مىكند، و به قدرت و توانايى و بىنيازى مطلق خداى جهان پناه مىبرد، و با منبع واقعى تمام قدرتها و بىنيازىها و كمالات، ارتباط برقرار مىكند و ضعف و فقر و حاجت خود را با آن جبران مىنمايد، و با اطمينان و اعتماد، به سوى آينده هرچه بهتر گام برمىدارد.
اگر دعا نباشد و اگر بشر خدا را نخواند، چگونه مىتواند بر حوادث پيروز شود؟ و در سختىها و شدايد، چه پناهگاهى دارد؟
فوايد نفسى و روحى و تربيتى دعا، و حتى تأثير آن در ترقّى فكر و معالجه بيمارىهاى روانى ثابت شده است و بشر عصر فضا، به اين فوايد بيشتر از گذشته نياز دارد.
چون دعا براى انسان يك امر فطرى است و شعور هركس به آن مسلّم است، پيشرفت علم و صنعت، بشر را از آن بىنياز نساخته؛ بلكه دعا يك امر لازم و ضرورى زندگى انسان شناخته شده، و در اجتماعات به اصطلاح پيشرفته، توجّه به مظاهر دعا رو به افزايش است.
در روش دعا نيز، مثل نواحى ديگر، انسان محتاج به هدايتهاى صحيح و معقول است كه اين احساس فطرى و ضرورت روحى، سبب گمراهى و سقوط او نشود، و وسيلهاى براى افراد سودجو و منحرف نگردد.
مظاهر دعا در جاهليت و ميان ملل قبل از اسلام و ملل غيرمسلمان معاصر، مظاهرى بود كه به انحطاط فكرى و اخلاقى و خرافهپرستى[٢] كمك مىكرد، و تبهكارىها را زياد و اعمال غيرانسانى و وحشيانه را ترويج مىنمود.
وقتي آفتاب جهان تاب اسلام در جهان تابيد، و پردههاى خرافات را دريد، چنانچه مىدانيم انقلاب عظيم آن، همه شؤون زندگى اجتماعى، معنوى، اخلاقى، فكرى و سياسى را فرا گرفت، و در همه نواحى وارد شد و تاريكىها را برطرف كرد.
دعا نيز از امورى بود كه طبعاً در درجه نخست، مستقيم و غيرمستقيم مشمول اين انقلاب گشت و برنامه آن، طورى ريخته شد كه شايسته شأن هر بشر آزاد و مترقّى و فهميده، و براى همه طبقات و تربيت عموم، مفيد و مدرسه آموزش و پرورش باشد.
اسلام برنامههاى آزادىبخش دعا را اجرا كرد، و شخص پيغمبر اكرم(ص) و اوصياى آن حضرت(ع) برنامههاى دعا را به مسلمانان آموختند، و بسيارى از اهداف عاليه اسلام را درضمن دعا به مردم تعليم و در دسترس جامعه گذاردند.
يكى از ذخاير بزرگ علمى و تربيتى اسلام را بايد دعا شمرد؛ زيرا مسايل توحيد و الهيات و نبوّت و نظام حكومت و زمامدارى و اخلاق و حقوق مدنى و احكام و آداب مختلف، همه در دعاهايى كه از اهل بيت رسالت(ع) رسيده، مطرح شده و به طور تحقيق، مدرسه دعاى اهل بيت، يكى از مدارس عاليهاى است كه در رشد فكرى و ترقّى روحى و اجتماعى مسلمانان ـ اگر از آن استفاده شود ـ اثر عظيم دارد.
و تا مسلمان اين مدرسه را نبيند، شخصيت اسلامى او كامل نمىشود؛ مدرسهاى است كه درب آن همواره شب و روز به روى همگان باز، و تكرار درسهاى آن، شخص را علىالدوام از درجهاى به درجه بالاتر صعود مىدهد.
ما در اينجا نمىخواهيم فلسفه و اسرار دعا و ارزش ادعيه مأثوره از اهل بيت(ع)؛ مانند صحيفه سجاديه و نقش دعا را در ساختن شخصيت بيان كنيم و نمونههايى از جملههاى ادعيه و مضامين بلند آنها را در هر موضوع بياوريم،[٣] تا معلوم شود دين ما در هر ناحيه تا چه حدّ غنى است و چه سرمايههاى باارزش و وسايل سعادت و نيکبختى در دسترس ما قرار دارد و از آن استفاده نمىكنيم؛ زيرا اين موضوع محتاج به تأليف كتابى جداگانه است؛ بلكه فقط مىخواستيم متوجّه باشيم كه هدايتهاى اسلام به حدّ كافى و وافى دعا را نيز فرا گرفته، و به طور صحيح تقاضاى فطرت ما را برآورده و برداشت بهترين بهرهها را از دعا پيشنهاد كرده است.
دعاي ندبه
يكى از دعاهاى مشهور كه همواره بسيارى از مؤمنان و مشتاقان و منتظران ظهور دولت حقّ و حكومت جهانى عدالت اسلام و ارادتمندان درگاه ولايتمدار حضرت بقية الله، ناموس الدهر و ولى عصر، مولانا و سيدنا صاحب الزمان ـ ارواح العالمين له الفداء ـ خواندن آن را شعار خود قرار داده و در مناسبتها و فرصتهاى معين، با آن رهبر ابرار و سرسلسله اخيار و احرار تجديد عهد نموده و مجالسى پرشور و روحانى، به عنوان قرائت آن تشكيل مىدهند، دعاى شريف ندبه است.
نظر به اينكه بعضى از آقايان عزيز، از اين ناچيز توضيحاتى در مورد اين دعا خواستهاند و ردّ تقاضاى آنان را سزاوار نديدم، با كثرت اشتغال و ضعف مزاج، به طور مختصر پاسخ پرسشهاى ايشان و ديگران را به عرض مىرسانم.
اميد است مورد قبول چاكران آستان ولىّ زمان، و قطب دوران ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ واقع شود.
خودآزمایی
١- يکي از احساسات اصيل و حقيقى بشر كه ريشه فطرى دارد، چيست؟
٢- چرا پيشرفت علم و صنعت، بشر را از دعا بىنياز نساخته است؟
پینوشتها
[١]. سوره مؤمن، آيه ۶۰.
[٢]. اگر بعضى گمان كنند ملل به اصطلاح پيشرفتهي عصر ما، از خرافات و انديشههاى بىاصل و باورهايى كه حاكى از عدم رشد و عليل بودن قواى فكرى است، آزاد شدهاند، اشتباه مىنمايند. آنها با همه ادّعاهايى كه دارند، چنان گرفتار خرافات هستند كه واقعاً عجيب است. آمارهايى كه گاهى در مجلاّت و روزنامهها مىخوانيم، معلوم مىسازد كه اين صاحب اختيار آن جوامع انسانى محروم، در هر رشته از مظاهر زندگى تا چه حدّ گرفتار خرافات و روشهاى ناپسند هستند كه اگر يك صدم آن از يك جامعه شرقى ظاهر شود، از هر سو چماق ارتجاع و عقبماندگى را بر سرش مىكوبند.
هماكنون در كشورهاى غربى، مردم اعتقاد عجيبى به فالگيرها دارند كه متأسفانه غربزدگى، بعضى جرايد ما را نيز مشوق آن ساخته است. تنها فرانسه طبق يك خبر رسمى (روزنامه اطلاعات، شماره ١١٤٦٠) در يك سال، بيش از سيصد ميليارد فرانك به فالگيرها پرداخته است. در ساير رشتهها نيز زندگى اين جوامع، پُر است از تضادّ و ضعف قواى عقلانى و اعمال خلاف شرف و فضيلت. باز در همين روزنامه (اطلاعات، شماره ١٣٨٢٣، ص ٦) مقالهي «در قلب آمريكاى متمدّن» را بخوانيد تا از انحطاط قواى فكرى و معنوى به اصطلاح پيشرفته و مافوق بشر مطّلع شويد.
[٣]. در كتاب «عالىترين مكتب تربيت و اخلاق، يا ماه مبارك رمضان» اثر نگارنده به طور اختصار پيرامون دعا و برنامههاى ماه مبارك مطالبى كه با اين بحث ارتباط دارد، نوشته شده است.
یک دیدگاه بگذارید